چکیدهای از آراء و اندیشههای سید حسین نصر
۱. هنر اسلامی تنها در مواد و مصالح خلاصه نمیشود. اسلام نیز همچون دیگر ادیان در طول تاریخ نیازمند فرصتی بود تا نابترین هنر قدسی خود را متجلی کند، گرچه این تجلی در قالبهایی بیگانه باشد؛ زیرا این قالبها عارضی هستند و به ذات و ماهیت هنر مورد بحث آسیبی نمیزنند. منشأ هنر اسلامی، جهانبینی اسلامی و وحی است که در مواد و مصالح اثر هنری توسط یک جامعه دینی شکل میگیرد.
۲. شریعت یکی از علوم اسلامی است؛ اما هنر اسلامی نمیتواند از آن برخاسته باشد؛ زیرا شریعت فاقد دستورالعملهایی برای خلق میباشد؛ اما در ایجاد حال و هوای و زمینهای برای خلق هنر اسلامی نقش مهمی دارد. نقش آن در هنر اسلامی شکل دادن به روح هنرمند از طریق القای شیوههای رفتاری و فضایل خاص برخاسته از قرآن، حدیث و سنت پیامبر است.
۳. منابع دوگانه معنویت اسلامی از سویی حقایق درونی قرآن و از دیگر سو حقیقت روح پیامبر هستند. قرآن اصل توحید را بازگو می¬کند و حضرت محمد(سلام خدا بر او باد) نیز تجلی این وحدت در کثرت است. حضرت علی(سلام خدا بر او باد) بیش از دیگر یاران پیامبر تجلی بخش وجوه درونی پیامبر اسلام بوده است و به همین دلیل او را بنیانگذار بسیاری از هنرهای پایهای چون خوشنویسی و پشتیبانی اصناف و فتوتها میدانند. بهترین کار برای نشان دادن پیوند میان هنر اسلامی و وجوه باطنی اسلام، اشاره به نقش حضرت علی(سلام خدا بر او باد) در میان صنوف و صنعتگرانی است که دارای هنرهای اسلامی بودند.
۴. هنر اسلامی تنها از آنرو که مسلمین آن را ایجاد کردهاند اسلامی نیست، بلکه هنری است که حقایق درونی اسلام را در جهانِ شکل متبلور می¬کند. هنر اسلامی نتیجه تجلی وحدت در کثرت است و وابستگی همه چیز را به خدای یگانه نشان می دهد. این هنر فضایی آرام و متعادل را — همساز با سرشت اسلام — برای جامعه فراهم می کند. فضایی که در آن، انسان به هر سو رو کند یاد خدا در ضمیر او بیدار شود.
۵. هر وقت و هر کجا هنر اسلامی نیرو گرفته ، جریان فکری و معنوی سنت اسلامی با نیروی ویژه حضور داشته است. درباره جهان معاصر میتوان گفت همان اندازه که از روحانیت و تفکر اسلامی غفلت شده، هنر اسلامی نیز نابود گشته است.
۶. ارتباط معنویت اسلامی با هنر اسلامی را باید در نحوه شکلگیری ذهن و روح مسلمانان، از جمله هنرمندان یا صنعتگران توسط مناسک و شعائر اسلامی پیدا کرد. شعائری همچون نماز که اوقات شبانه روز را تقسیم می¬کند و از سلطه خیالپروری جلوگیری میکند یا آیاتی که بر جلال و عظمت الهی تأکید دارند و از هر گونه اومانیسم جلوگیری میکنند و …، ذهن و روح مسلمانان را شکل میدهند.
۷. هنر تلاوت قرآن، معماری قدسی و خوشنویسی از جمله هنرهای مورد حمایت مسجد و فعالیتهای مذهبی بودند و هنرهایی مانند موسیقی، شعر و مینیاتور نیز مورد حمایت دربار بودند، اما این دو دسته نهتنها با هم متعارض نبودند، بلکه در مواردی مکمل یکدیگر می¬شدند. این هنرها بنا بر ماهیت ویژه خود به درون و باطن دعوت میکنند و از کیفیفت والایی نیز بهرمندند. این ویژگی معنوی جز از راه نفوذ آیین باطنی اسلام امکانپذیر نیست.
۸. هر چه بیشتر در اهمیت هنر اسلامی غور کنیم بیشتر به عمق رابطه هنر و معنویت اسلامی پی میبریم. هنر سنتی چه با حمایت دربار یا مسجد، مخلوق الهامی است که از برکت محمدی (سلام خدا بر او باد) سرچشمه گرفته و به مدد حکمتی پدید آمده که در بطن قرآن نهفته است. به عبارتی میتوان گفت هنر اسلامی همانندسازی حقایق الهی در ساحت مادی است تا انسان را به مقصد حقیقی خویش که همان قرب الهی است برساند.